
تپروت چیست و چه تأثیری بر شبکه بیتکوین دارد؟ آیا کاربران بیت کوین دستخوش یک تغییر اساسی در آینده خواهد شد؟ ارتقای Taproot روی شبکه بیتکوین چه تأثیری بر پذیرش عمومی این ارز و قیمت آن خواهد داشت؟ این موارد سؤالاتی هستند که طی سالهای اخیر و با قطعی شدن ارتقای تپروت در بیتکوین، ذهن بسیاری از کاربران ارزهای دیجیتال را به خود مشغول کرده است.
برای بسیاری از سرمایهگذاران بیتکوین، نشاندهنده یک ذخیره ارزش جدید، جذاب و آرمانی است. پتانسیلی که بیت کویین دارد، برای تبدیلشدن به یک ذخیره ارزش، لقبهایی مانند “طلای دوم” و “طلای دیجیتال” را برای پادشاه رمز ارزها به ارمغان آورده است.
از جنبههای مختلف، بیتکوین یک نسخه ارتقاءیافته از طلا (gold) بهعنوان یک ذخیره ارزش (پول) است. کمیابی رمز ارز بیتکوین قابلاثبات است و ذخیره ارزش در قالب بیتکوین در مقایسه با طلا، هزینه بسیار کمتری دارد.
بااینحال، طلا ۵ هزار سال قبل از بیتکوین بهعنوان ابزاری برای ذخیره ارزش (پول) شناختهشده بود و نوسانات طلا بهطور چشمگیری کمتر از بیتکوین است. علاوه بر این طلا دارای مصارف صنعتی و تجاری است و به دلیل زیبایی که دارد، همیشه تقاضا برای آن وجود خواهد داشت.
بنابراین، شاید بزرگترین حقیقتی که ارز دیجیتال بیتکوین را از طلا متمایز میکند این است که شبکه بیتکوین یک فناوری قابل ارتقا است. طلا در همه حالات طلا باقی خواهد ماند. این امکان نخواهد داشت که طلای شما ناگهان به سرب یا نقره تبدیل شود، یا یک نسخه بهبودیافته از آن را به وجود بیاورند. در مقابل آن، بیتکوین میتواند تغییرات زیادی کند. این ارز دیجیتال یک فنّاوری قابل ارتقا و بهبود است که میتواند خود را در طول زمان با تغییر نیاز توسعهدهندگان، ماینرها و کاربران تطبیق دهد.
تپروت مهمترین وبرترین ارتقای شبکه بیتکوین از زمان ارتقای افزایش ظرفیت بلاک در سال ۲۰۱۷ است که تحت عنوان سگویت (SegWit) از آن یاد میشود SegWit مخفف عبارت Segregated Witness است.
مزایایی که انتظار میرود ارتقا Taproot به همراه داشته باشد به شرح زیر است:
- ادغام همه انواع خروجی تراکنشهای شبکه بیتکوین در یک خروجی واحد
- بهبود قابلیت برنامهنویسی در شبکه بیتکوین (ازجمله اضافه شدن امکاناتی مانند قراردادهای هوشمند)
- افزایش بهرهوری دادهها و اطلاعت با استفاده از یک الگوریتم امضای کارآمدتر و روش ساختاردهی بهتر تراکنشها
- افزایش امنیت به دلیل اضافه شدن یک طرح امضای جدید که بیتکوین را به بلاک چینی با دو امضا تبدیل میکند.
اما این ارتقا، ریسکهایی را هم به دنبال دارد:
- نرخ پذیرش در این بهروزرسانی بسیار پایین است که نشان میدهد استخراجکنندگان بیتکوین علاقهای بهاضافه شدن هیچچیز جدیدی به بیتکوین ندارند؛
- نرخ پذیرش پایین.
- طرح امضای جدید ممکن است مقاومت کوانتومی کمتری نسبت به طرح فعلی داشته باشد؛
ما در این مطلب به کمک مقالهای که در وبسایت کوین منتشرشده، مزایا و ریسکهای ارتقا Taprootرا توضیح میدهیم و بررسی خواهیم کرد که این ارتقای تاریخی چطور بر روی شبکه بیتکوین اجرا میشود. آگاهی از این مسئله میتواند برای دستیابی به یک چشمانداز درست درباره بیتکوین برای سرمایهگذاری مفید باشد.
ارتقای تپروت (Taproot) چیست؟
ارتقای تپروت شامل سه (3) پیشنهاد یا همان پروپوزال برای بهبود دادن به بیتکوین (BIP) است که در وبسایت گیتهاب (github.com) با شمارههای ۳۴۰، ۳۴۱ و ۳۴۲ در دسترس قرارگرفته است.
بهطور خلاصه، تپروت برای بهبود حریم خصوصی، امنیت و کارایی بهتر بیتکوین طراحیشده است.
3 اقدامات انجامشده در پترول:
1- چکیده اطلاعات ساختاریافته در درخت مرکل (Merklized)
چکیده اطلاعات ساختاریافته در درخت مرکل یا MAST که مخفف کلمه Merklized Abstract Syntax Trees است، شرایط خرج کردن و نوع ساختاربندی شبکه بیتکوین را تغییر میدهند. آنها تعداد ورودیهای موردنیاز را کاهش داده و با این کار، دادههای موردنیاز برای تأیید تراکنشهای بیتکوین را هم کم میکنند.
2- ویژگی پرداخت به تپروت (Taproot) چیست؟
ویژگی پرداخت به تپروت، همه خروجیهای بیتکوین را فارغ از نوع تراکنش ادغام میکند و یک خروجی تپروت واحد را در شبکه بیتکوین ایجاد میکند. این روش، حریم خصوصی و بهرهوری تراکنشهای را بهبود میبخشد.
3- امضاهای آشنور
در بهروزرسانیهای تپروت، امضاهای آشنور جایگزین طرح امضای رمزنگاریشده فعلی که ECDSA نام دارد میشوند ECDSA. مخفف عبارت (Elliptic Curve Digital Signature Algorithm) به معنای الگوریتم امضای دیجیتال منحنی بیضوی است.
این سه BIP همزمان باهم به اجرا درمیآیند تا ارائهدهندگان خدمات و کیف پولها را نسبت به بهروزرسانی نرمافزارهای خود تشویق کنند؛ بنابراین، این ارتقا با پذیرش حداکثری همراه شده و کاربران بیشتری میتوانند از مزایای آن استفاده کنند.
مزایای ارتقای تپروت چیست؟
تپروت قابلیتهای کاربردی شبکه بیتکوین را افزایش داده و بازار در دسترس بیتکوین را گستردهتر میکند. ارزیابی کمی تأثیرات این بهروزرسانی دشوار است؛ مزایای آن به شرح زیر است:
توسعه بیشتر در حوزه اپلیکیشن
قراردادهای هوشمند، قراردادهای دیجیتال خودکاری هستند که مفاد و نحوه اجرای آنها بهصورت اسکریپت یا کد نوشته میشود. بیتکوین بهطور مستقیم ارتباطی با قراردادهای هوشمند ندارد؛ اما در عوض بلاک چین اتریوم را با قراردادهای هوشمند و توسعه و ارتقا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین که از همین قراردادها استفاده میکنند میشناسیم.
بااینحال، بیتکوین از ویژگیهایی برخوردار است که امکان ایجاد قراردادهای هوشمند بومی را در آن فراهم میکند. تراکنشهای بیتکوین را میتوان برای پرداختهای زمانبندیشده برنامهریزی کرد تا هر زمان که شروط لازم تأمین شد و مفاد قرارداد به اجرا درآمد، این پرداختها انجام شوند.
قراردادهای هوشمند بیتکوین در حال حاضر در کیف پولهای چند امضایی استفاده میشوند. همین قراردادها هستند که تراکنشهای لایتنینگ را ممکن میکنند یا واحدهای بیتکوین را برای مدتزمان معینی قفل میکنند تا مطمئن شویم که این بیت کوینها در طی این زمان، خرج نمیشوند.
مشکلی که تا به امروز وجود داشته این است که ساختن چنین قراردادهای هوشمندی در بلاک چین شبکه بیتکوین، پرزحمت و پرهزینه است؛ بنابراین، اگر کاربری بخواهد یک تراکنش پیچیده و سخت بیتکوین را ارسال کند، باید اسکریپت را بهصورت جداگانه در هر ورودی تراکنش قرار دهد.
هنگامیکه اسکریپت اجرا شود، همه مفاد قرارداد ازجمله مفادی که اجرانشدهاند، آشکار خواهند شد. به همین دلیل، تراکنشهایی که قراردادهای بیتکوین را شامل میشوند، حاوی دادههای زیادی بوده و از منظر حریم خصوصی مناسب نیستند.
همچنین تپروت قابلیت استفاده از مواردی را که تحت عنوان قراردادهای ثبت محرمانه یا همان Discreet Log Contracts بهاختصار DLC از آنها یاد میشود بهبود میدهد. این قراردادها، نوع جدیدی از قراردادهای هوشمند بلاک چین بیتکوین هستند.
با پیدایش تپروت (Taproot)، قراردادهای DLC ردپای کمتری باقی میگذارند و این موضوع، اجرای قراردادهای هوشمند بیتکوین را آسانتر میکند.
بسیاری از افراد در وصف قراردادهای هوشمند از تعابیری چون «انقلابی» و «انعطافپذیر» استفاده میکنند؛ اما باهم این اوصاف، هنوز راه زیادی داریم تا استفاده از قراردادهای هوشمند بر روی بیتکوین به یک فرایند عادی تبدیل شود.
پس هرچند تپروت قراردادهای هوشمند شبکه بیتکوین را عملیاتیتر میکند، اما در آینده نزدیک شاهد برنامههای غیرمتمرکز (Dapp) و سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز (DAOs) مبتنی بر بیتکوین (که ازجمله ویژگیهای بلاک چین اتریوم هستند) نخواهیم بود.
در عوض، بهاحتمالزیاد در کوتاهمدت شاهد ظهور قراردادهای هوشمند بیتکوین در حوزه پرداخت بیمه، معاملات املاک مسکونی و محصولات مستمری مالی هستیم که فرصتهای معناداری را پیش روی ما قرار میدهند. بهعنوانمثال:
- پرداختهای بیمه عمر را میتوان بر اساس رسیدی قابلقبول از یک گواهی فوت یا معادل آن برنامهریزی کرد. این نوع پرداختها در سال ۲۰۱۹ در ایالاتمتحده، از ۷۶۰ میلیارد دلار فراتر رفته بود.
- معاملات املاک مسکونی میتوانند پسازآنکه بانک فروشنده، رسید پرداخت مبلغ وام مسکن را تأیید کرد، تسویه نهایی شوند. آمارها نشان میدهند که ۵.۸ میلیون واحد مسکونی در ایالاتمتحده در بازه زمانی سالانه تا ماه مه ۲۰۲۱ (اردیبهشت ۱۴۰۰) فروختهشده است. متوسط قیمت این خانهها ۳۵۰ هزار دلار بوده است.
- مستمریهای سالیانه مالی میتوانند در یک بازه زمانی مشخص و بهصورت برنامهریزیشده پرداخت شوند. ارزش داراییهای مستمری سالیانه در ایالاتمتحده طی سال ۲۰۲۰ از ۳ تریلیون دلار فراتر رفته است.
البته گفتنی است که مسیر و چگونگی نفوذ بیتکوین به این بازارها هنوز مشخص نیست. دراینبین، شاید برگ خرید که موفقیت بیتکوین را در نفوذ به این بازارها مشخص کند، میزان تقاضای مشتریان برای پرداخت تمام یا بخشی از این عایدات در قالب بیتکوین باشد.
درنهایت، باید گفت شرکتهای بیمهای که بیمه عمر صادر میکنند یا محصولات مستمری سالیانه میفروشند، نماینده بخشی از محافظهکارترین نهادها در دنیای مالی هستند. این شرکتها در اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی پا به عرضه وجود گذاشتند و شعار آنها، فعالیت مادامالعمر بود.
اگر این شرکتهای بیمه تسلیم تقاضای مشتریان خود برای ورود به حوزه داراییهای دیجیتال و بلاک چین شوند، این تقاضا بهاحتمالزیاد به سمت بیتکوین خواهد رفت. بیتکوین از منظر فناوری در مقایسه با اتریوم، محافظهکارتر و بلاک چینی قابل پیشبینی تر است.
بیتکوین همچنین در مقایسه با رقبایش شباهت بیشتری به طلا و پول دارد و بنابراین درک ارزش آن راحتتر است. گفتنی است که شرکت بیمه مس میوچال (MassMutual)، یکی از شرکتهای بیمهای است که در بیتکوین و همچنین شرکتهای فعال در حوزه بیتکوین سرمایهگذاری کرده است.
بهرهوری دادهها
امضاهای اشنور، بهرهوری تراکنشهایی را که دارای یک امضاکننده واحد هستند بهبود میبخشند. امضاهای اشنور ۶۴ بایتی هستند؛ درحالیکه امضاهای ECDSA چیزی بین ۷۱ تا ۷۳ بایت هستند. این بدان معناست که کارایی آنها بهازای هر تراکنش، چیزی حدود ۱۱ درصد بیشتر از امضاهای ECDSA است.
البته هیچ تضمینی وجود ندارد که شبکه کاربران تراکنشهای تپروت را بپذیرند. کاربران بیتکوین آزادند که به فناوری سنتی تراکنشهای بیتکوین پایبند باشند؛ اما اگر تراکنشهای تپروت پذیرفته شوند، برای اجرای فول نودهایی که تراکنشها را تأیید و شبکه را حفظ میکنند، به منابع کمتری نیاز خواهیم داشت.
این قابلیت، کاربران را به اجرای فول نود خودشان ترغیب میکند و بهنوبه خود، به تقویت تمرکززدایی بیتکوین منجر میشود. هرچه تمرکززدایی شبکه بیتکوین بیشتر شود، امکان فعالیت بدون مجوز آن و مقاومتش در برابر سانسور هم بیشتر میشود. این دو ویژگی (فعالیت بدون مجوز و مقاومت در برابر سانسور)، در تعیین ارزش این ارز دیجیتال بسیار حیاتی هستند.
واضح است که تضعیف تمرکززدایی در بیتکوین هم به همین اندازه، بهکل شبکه آن صدمه میزند و از ارزش آن میکاهد (منظور از فعالیت بدون مجوز شبکه بیتکوین، فعالیت آن خارج از کنترل قدرتهای متمرکز یا واسطههای خارجی است). البته با توجه به اینکه در حال حاضر، تعداد نودهای فعال در شبکه بیتکوین بهقدر کفایت است، کاهش (محدود) تعداد آنها هم مشکلی را برای این شبکه ایجاد نخواهد کرد.
این فرایند شبیه به هش ریت استخراج بیتکوین است که در آن، هرچه نرخ هش بیشتر باشد بهتر است؛ اما کمتر شدن آنهم تا زمانی که به سطحی مشخص نرسیده باشد، به معنای وضعیت بد نیست.
علاوه بر این، ازآنجاکه امضاهای اشنور دادههای کمتری دارند، ارتقای تپروت (Taproot) ممکن است میانگین تعداد تراکنشهایی را که میتواند در هر بلاک گنجانده شود /افزایش داده و کارمزد تراکنشها را برای کاربران کاهش دهد.
البته کارمزد تراکنشهای بیتکوین به مجموعه وسیع و متغیری از مؤلفههای تأثیرگذار بستگی دارد. بااینحال، در مورد تراکنشهای چند امضایی و تراکنشهای زمانبندیشده، میتوانیم مطمئن باشیم که کارمزدهای آنها باوجود تپروت (Taproot) به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا خواهد کرد.
بهبود کارایی، قابلیت استفاده و حریم خصوصی کیف پولهای بیتکوین
تپروت برای بهبود کارایی کیف پولهای چند امضایی طراحیشده است. برای استفاده از این نوع کیف پولها به بیش از یک امضا نیاز است و همین ویژگی، امنیت آنها را از کیف پولهای تک امضایی بیشتر میکند. تپروت بهگونهای طراحیشده است که بهرهوری این تراکنشها را از منظر (حجم) داده افزایش دهد.
تپروت ازنظر حریم خصوصی هم بهروزرسانیهایی را برای این کیف پولها به همراه داشته است. تراکنشهای تپروت، شرایط لازم برای خرج کردن بیتکوین موجود در کیف پولهای چند امضایی را مخفی میکنند. به این معنی که بهجای انتشار عمومی شرایط انجام تراکنش، هر شرط بهصورت جداگانه هش میشود و در ساختار درخت مرکل قرار میگیرد که خروجی نهایی آن، ریشه مرکل (Merkle Root) است؛ بنابراین برای اعتبارسنجی هرکدام از این شرایط، نیازی به افشای کل دادهها نیست، بلکه تنها به ریشه مرکل و مسیرهای مرکل (Merkle path) احتیاج داریم.
در حال حاضر، کیف پولهای چند امضایی با استفاده از قراردادهای هوشمند بر روی بیتکوین ساخته میشوند. همانگونه که پیشازاین هم اشاره کردیم، قراردادهای هوشمند بیتکوین در حال حاضر بهکلی هستند که با هر تراکنشی که اتفاق میافتد، کل مفاد و شرایط موجود در کیف پولهای چند امضایی را فاش میکنند.
برای مثال، اطلاعاتی که از یک کیف پول چند امضایی فاش میشود، میتواند مشخص کند که تراکنشها باید بهوسیله ۳ امضا از ۵ امضای معتبر یا بهوسیله یک امضای اصلی امضا شوند. حتی اگر امضای اصلی هرگز استفاده نشود، بلاک چین آدرس عمومی متصل به امضای اصلی را در هر تراکنش آشکار کرده و یک تهدید امنیتی بالقوه ایجاد میکند.
ارتقاهای امنیتی تپروت در این رابطه، به ۲ صورت اجرا میشوند:
- با انتقال وجوه، مفاد و شرایط خرج کردن بیت کوین آشکار نخواهد شد؛
- با توجه به ویژگی پرداخت به تپروت (Pay-to-Taproot) که همه خروجیهای تراکنش را ادغام میکند و یکسان نشان میدهد، هیچکس نمیتواند تشخیص دهد که آیا یک شرکت از چند امضا استفاده میکند یا خیر.
اگرچه ارتقای تپروت حریم خصوصی را بهبود میبخشد، اما بررسیهای قانونی بلاک چین بیتکوین را غیرممکن نمیکند. بیتکوین همچنان یک شبکه نیمه ناشناس و قابلردیابی (که میتواند مورد بررسیهای قانونی قرار گیرد)، باقی خواهد ماند. بیتکوین به یک ارز حریم خصوصی مانند زی کش و مونرو تبدیل نخواهد شد و همچنان نسبت به پول نقد، حریم خصوصی کمتری دارد.
نمودار زیر نشاندهنده تعداد بیتکوینی است که از سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۸) تاکنون در کیف پولهای چند امضایی نگهداری شده است. این عدد در زمان فعلی نسبت به سال ۲۰۱۸، رشد ۵۵ درصدی داشته است؛ اما از زمان ثبت اوج تاریخی خود در ژوئیه ۲۰۱۹ (تیر ۹۸) ثابت باقیمانده است.
این توقف رشد در دو سال گذشته میتواند نکته مهمی را به ما گوشزد کند:
بااینحال، کاهش یا توقف رشد تراز استفاده از کیف پولهای چند امضایی در سالهای اخیر، ممکن است حاکی از آن باشد که تقاضا برای آن کم شده است. گفتنی است که اگر ارتقای تپروت با پذیرش جامعه بیتکوین همراه شود، دیگر ارائه چنین تحلیلها و آمارهایی امکانپذیر نیست؛ چراکه خروجی همه تراکنشها یکسان به نظر میرسد.
درنهایت، تپروت امکان استفاده از کیف پولها و طراحی امضاها را بر اساس یکی از ویژگیهای امضای اشنور که «خطی بودن» نام دارد فراهم میکند. با این ویژگی، میتوان امضاها را با یکدیگر تلفیق کرد. برای مثال، میتوان یک کیف پول چند امضایی ایجاد کرد که باگذشت زمان، نیاز به سه امضا در آن از بین برود و درصورتیکه وجوه موجود در کیف پول برای مدت معینی دستنخورده باقی بماند، تنها به دو امضا برای استفاده از آن نیاز باشد.
پیشرفت راهکارهای مقیاسپذیری لایه دوم
تپروت امکان پیشرفت شبکههای لایه دوم نظیر شبکه لایتنینگ را که بر روی بیتکوین قرار دارند فراهم میکند. این بهروزرسانی، «قراردادهای زماندار هششده» (HTLCs) معمول در بلاک چین بیتکوین را با «قراردادهای زماندار نقطهای» (PTLCs) جایگزین میکند و از این طریق، قابلیتهای شبکه لایتنینگ را ارتقا میدهد. قراردادهای زماندار نقطهای میتوانند به اجرای قراردادهای دوطرفه بلاک چینی کمک کنند و کاربرد اوراکلها را برای تسهیل پرداختها بهبود ببخشند.
شبکه لایتنینگ از زمان راهاندازی (در سال ۲۰۱۸) تاکنون، بهصورت نامتوازنی رشد کرده است. تپروت میتواند پذیرش آن را تسریع کند. از دیدگاه سرمایهگذاری، افزایش تعداد تراکنشهای بالقوه بیتکوین نکته مثبتی است؛ چراکه بهبود در هر مورداستفاده خاص بیتکوین، میتواند کل بازار در دسترس و چشمانداز رشد آن را توسعه دهد.
بهطورکلی، خبرهای خوبی در مورد شبکه لایتنینگ بیتکوین به گوش میرسد؛ که از میان آنها میتوان به پذیرش بیتکوین بهعنوان پول رسمی در کشور السالوادور (تأیید لایتنینگ بهعنوان سرویس تجاری بیتکوین) و همچنین اطلاعیههایی مبنی بر همکاری و تأمین مالی از سوی سرویسهای پرداخت مبتنی بر لایتنینگ نظیر استرایک (Strike)، فولد (Fold) و مون (Moon) اشاره کرد.
این اخبار خوشحالکننده به همراه پیشرفتهایی که در حوزه تپروت اتفاق افتاده است، نشانههای خوبی برای بیتکوین بهعنوان یک ذخیره ارزش هستند. رشد خدمات پرداخت لایه دوم همچنین این توانایی را دارد که کاربرد اساسی دیگری را برای بیتکوین ایجاد کند. بیتکوین بهعنوان یک دارایی دیجیتال شبیه به طلا شناختهشده؛ اما پتانسیلش بهعنوان یک ارز دیجیتال همتابههمتا (که میتوان از آن در پرداختها استفاده کرد) هنوز عملاً محقق نشده است.
معایب احتمالی و تهدیدهای مرتبط با ارتقای تپروت چیست؟
تا به اینجا در مورد مزایای تپروت و پیامدهای مثبتی که میتواند برای شبکه بیتکوین به همراه داشته باشد صحبت کردیم. حالا قصد داریم کمی از این نکات مثبت فاصله گرفته و معایب احتمالی تپروت (Taproot) و خطرات بالقوه آن را بررسی کنیم. برخی از این معایب ازاینقرار هستند:
نرخ پذیرش پایین تپروت
بزرگترین تهدید مرتبط با تپروت این است که تنها شمار اندکی از کاربران و ارائهدهندگان خدمات، این ارتقا را پذیرفته و آن را اجرایی کنند.
نرخ پذیرش پایین میتواند حاکی از این باشد که کاربران، علاقهای به استفاده از بیتکوین برای اهداف جدید ندارند و ترجیح میدهند برای کاربردهای جدید، از ارزهای دیجیتال و سرویسهای دیگری استفاده کنند.
اگر کاربران از تپروت استقبال نکنند و آن را در سطح گسترده نپذیرند، امید برای رشد شبکه بیتکوین از بین میرود و همه درها بر روی بهروزرسانیهای محتملی که میتوانستند در آینده اتفاق بیفتند بسته میشوند.
تپروت ارتقایی است که از سوی توسعهدهندگان و کاربران مطرح بیتکوین حمایت میشود. اگر این ارتقا از سمت عموم کاربران بیتکوین پذیرفته نشود و با شکست روبهرو شود، حاکی از یک نقطهضعف در جامعه بیتکوین است.
با این اتفاق، ممکن است بیتکوین پس از سالها مبارزه بالاخره تسلیم شود و کاربرد آن بهعنوان پول دیجیتال و ابزاری برای انتقال ارزش عملاً از بین برود.
مقاومت کوانتومی تپروت
امضاهای اشنور ممکن است نسبت به امضاهای موسوم به ECDSA، مقاومت کوانتومی کمتری داشته باشند.
مقاومت کوانتومی به قابلیت پروتکل بیتکوین برای مقاومت در برابر حملات کامپیوترهای کوانتومی اشاره دارد.
درحالیکه کامپیوترهای کوانتومی در حال حاضر یک تهدید بهحساب نمیآیند، اما ممکن است در آینده در قالب یک تهدید ظاهر شوند. بااینحال، میتوان اینطور به قضیه نگاه کرد که باوجود تپروت (Taproot)، بیتکوین به ۲ نوع امضا برای ایمنسازی شبکه خود مجهز خواهد بود.
اگر امضاهای اشنور در برابر کامپیوترهای کوانتومی مقاومت لازم را نداشته باشند، کاربران میتوانند از ECDSA استفاده کنند. اگر ECDSA هم مناسب نباشد، پروتکل میتواند طرحهای امضای دیگری اضافه کند که مقاومت کوانتومی بیشتری داشته باشند.
ازهمگسیختگی جامعه بیتکوین
یکی از مزیتهای فناوریهایی که مبتنی بر اجماع هستند این است که هرگونه اشکال احتمالی در این شبکهها بهدقت موردبررسی قرار میگیرد و درنهایت میتواند به رد ایده جدید منجر شود. اگر این اتفاق برای تپروت هم رخ بدهد، علاوه بر همه ضررهایی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، ضرر بالقوه دیگری هم برای شبکه بیتکوین به همراه خواهد داشت.
بحثبرانگیزشان تپروت (Taproot) ممکن به ازهمگسیختگی شبکه بیتکوین منجر شود و بخشی از جامعه این ارز دیجیتال تصمیم بگیرند که دیگر از آن استفاده نکنند.
بهروزرسانیهای بیتکوین و حرکت آهسته آن
در این قسمت از مقاله قصد داریم از تپروت فاصله بگیریم و بهطورکلی در مورد بهروزرسانیهای شبکه بیتکوین و نحوه اجرای آنها صحبت کنیم. داشتن درک درست از این بهروزرسانیها میتواند به ما در درک درستتر عملکرد بیتکوین و وضعیت فعلی آن کمک کند.
بیتکوین متنباز است و هرکسی میتواند پیشنهادهای خود را برای بهبود آن ارائه دهد. در اوایل ظهور بیتکوین، توسعه و پیشرفت این ارز دیجیتال از طریق فرایندی به نام پروپوزالهای بهبود بیتکوین (BIPs) جنبه رسمی به خود میگرفت.
درحالیکه آگاهی از جزئیات دقیق فرایند BIP (به دلیل ماهیت بهشدت فنی و فنی آن) چندان ضروری نیست، اما بد نیست بدانیم که BIP ها بهطورکلی چندان معمول نیستند. بهویژه در مقایسه با سایر پروتکلها (که گاهی تغییرات اساسی را تجربه میکنند)، BIP ها بیشتر تغییرات کوچک و جزئی هستند تا بهروزرسانیهای بزرگ و اساسی.
از زمان ظهور بیتکوین در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸)، درمجموع ۱۴۵ BIP به ثبت رسیده است؛ به این معنی که این شبکه بهطور میانگین، سالانه ۱۲ BIP را تجربه کرده است.
این در حالی است که اتریوم، دومین شبکه بزرگ داراییهای دیجیتال ازلحاظ ارزش بازار، از زمان ظهورش در سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) تعداد ۳۴۲ پروپوزال بهبود اتریوم (EIP) داشته است؛ یعنی ۵۸ EIP در سال. (همین مقایسه کوچک نشان میدهد که) بیتکوین از جهت فناوری، کندتر از سایر ارزهای دیجیتال حرکت میکند.
جامعه توسعهدهندگان و کاربران بیتکوین معتقدند که «قابلاعتماد بودن» بیتکوین و «فعال بودن همیشگی شبکه آن»، مهمترین مؤلفههای این ارز دیجیتال به شمار میروند.
از مجموع ۱۴۵ BIP ثبتشده، فقط ۴۶ مورد از آنها (حدود ۳۰ درصد) در پروتکل پیادهسازی شدهاند. گفتنی است که ۸ مورد از این ۴۶ مورد (۶ درصد از آنها) هم صرفاً BIPهای آگاهیدهنده بودهاند که به یک مسئله در طراحی شبکه اشارهکردهاند یا دستورالعملها و اطلاعات کلی را به جامعه بیتکوین ارائه دادهاند. بهبیاندیگر، این BIP ها ویژگی یا قابلیت جدیدی را به بیتکوین اضافه نکردهاند.
بهطورکلی، BIP ها بهعنوان سافت فورک (soft fork) اجراشدهاند؛ به این معنی که این ارتقاها با نسخههای قدیمی نرمافزار بیتکوین نیز سازگار بودهاند. در مقابل، اتریوم چندین هاردفورک (hard fork) را انجام داده که طی آنهمه کاربران مجبور شدهاند نسخههای نرمافزار خود را ارتقا دهند.
نتیجهگیری کلی در مورد تپروت
تپروت فارغ از اینکه شبکه بیتکوین را بهبود میبخشد، به ما یادآوری میکند که بیتکوین یک تکنولوژی است؛ یک فناوری که این پتانسیل را دارد که در صورت لزوم و برای بهبود قابلیت استفاده و تجربه کاربری، تغییر کند.
کارآفرینان باانگیزه حوزه ارزهای دیجیتال، همچنان مشغول توسعه ارزها و پروژههای جدیدتری هستند که قصد دارند بیتکوین را از بین برده تا جایگزین آن شوند. موفقیت تپروت (Taproot) نشاندهنده این است که بیتکوین میتواند با تغییرات جدید خود را سازگارکند.
با اشاره مجدد به آن که بیتکوین یک فناوری جدید است، باید اضافه کنیم که ارز دیجیتال شماره یک جهان به دلایل زیر، یک سرمایهگذاری منحصربهفرد درزمینهٔ فناوری است:
بیتکوین نقد شوندگی بالایی دارد
بیتکوین در مقایسه با بسیاری از سرمایهگذاریهای خطرپذیر دیگری که انجام میدهیم، نقد شوندگی بسیار بالایی دارد. بهعنوانمثال، خرید بخشی از سهام مالکیتی شرکتهایی که در حوزه فناوری فعالیت میکنند، نقد شوندگی خیلی کمتری نسبت به بیتکوین دارد.
گفتنی است که در سهماهه ابتدایی سال ۲۰۲۱، ارزش خروجی سهام خصوصی در ایالاتمتحده، ۱۶۲ میلیارد دلار بود؛ درحالیکه حجم تبادلات بیتکوین به ۴۰۵ میلیارد دلار رسید.
بیتکوین کاملا شفاف است
بیتکوین همه بهروزرسانیهایی که در دست اجرا هستند، همه تغییراتی که پیشنهادشدهاند و همه پیشنهادهایی را که رد شدهاند بهطور واضح و شفاف در اختیار عموم قرار میدهد. یک سرمایهگذار خلاق میتواند بهراحتی وارد عمل شود و کدها، بحث و گفتگوها و فرایندهایی را که پیرامون BIP ها وجود دارد شخصاً بررسی کند.
اگر یک سرمایهگذار کد و یا مسیری که بیتکوین در حال پیش رفتن به سمت آن است را دوست نداشت، میتواند دیدگاه خود را اعلام کند و تغییرات مدنظر خود را پیشنهاد دهد. هیچ حوزه سرمایهگذاری دیگری وجود ندارد که چنین شفافیتی را درباره اقدامات و فرایندهایش ارائه کند.
کل بازار سرمایه در دسترس بیتکوین خیرهکننده است
یکی از معیارهای مهمی که سرمایهگذاران برای ارزیابی پتانسیل رشد یک دارایی یا نوآوری در نظر میگیرند، کل بازار در دسترس آن است. کل بازار در دسترس بیتکوین خیرهکننده است؛ فارغ از اینکه آن را بهعنوان یک فناوری برای تسویه پرداختها، ذخیره ارزش یا ارز ذخیره جهانی در نظر بگیرید. کل بازار در دسترس بیتکوین، حتی از بزرگترین بازارهای عمومی موجود در حوزه فناوری هم بزرگتر است.
بیتکوین به یکی از بزرگترین بهروزرسانیهای تاریخ خود نزدیک میشود. این بهروزرسانی در حوزه فناوری انجام خواهد شد؛ بنابراین سرمایهگذاران جهت ارزیابی مزایا و ریسکهایی که این بهروزرسانی برای بیتکوین (بهعنوان یک سرمایهگذاری در حوزه فناوری) به همراه دارد، باید به این ویژگیهای منحصربهفرد نقد شوندگی، شفافیت و کل بازار در دسترس نیز توجه کنند.